بازارهای مالی چیست؟

منطق بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی از ما انسانها تشکیل شده اند، از خرد جمعی ما، از احساسات ما و از روان ما .از آنجا که ما انسانها موجوداتی منطقی نیستیم ( یعنی ریاضی و عدد محض نیستیم مثل ربات ها) مارکت نیز به تبع ما از منطق ریاضی تبعیت نمی کند.
حرکت قیمتی بازار تحت تاثیر احساسات انسانها میباشد که این تاثیرات بر اثر تصمیم گیری حاصله از ترس ، حرص و آز ، آرزو … جمعی به وجود می آید . حال سوال اینست : آیا ما قادر هستیم که “واحدی” برای اندازه گیری این “احساسات” قائل شویم ؟ از لحاظ ریاضی چطور ؟ مثلا چه مقدار “ترس” ؟ یک متر، یک پیپ ؟ یک ….؟
نمودارها شمایلی دو بعدی هستند بازارهای مالی چیست؟ که گویای تغییرات قیمت در زمانهای خاص میباشند . یک نمودار به شما کمک میکند تا از لحاظ بصری قادر باشید تا قیمت و افت و خیز های آن را در زمانهای مختلف ببینید . اما به واقع نمودارها چه چیزی را به ما نشان میدهد؟
نمودارها نمایشگر احساس تجار (تریدرها) نسبت به قیمت است . نمودارها به شما نشان میدهند که بازار دارای احساس بوده و برای نشان دادن میزان احساسات، قیمت بهترین ابزار عددی است که بکار می آید ! زمانی که قیمت جابجا میشود ، یعنی احساسات بازار در حال تغییر است . این احساسات نیز برگرفته از تصمیم گیری جمعی به دلایلی همچون ، ترس ، امید ، طمع و آز میباشد . پس خود قیمت به تنهایی میتواند یک نماد ریاضی از همین احساسات باشد . پس خود نمودارها تصویر کشیده شده ی همان احساسات میباشند .
تمام آنچه گفتیم بدین معنی است که بازار از «منطق ریاضی» (Mathematical Logic) تبعیت نمی کند اما نباید چنین انگاشت که بازار دارای هیچ گونه منطق نیست. به تعبیری باید بگوییم که « بازار منطق خاص خود را دارد و در حرکت خود از منطق خاص خود تبعیت می کند». منطقی که بر بازار حکمفرماست، منطقی است که بر تک تک ما انسانها نیز حکمفرمایی می کند. این منطق، «منطق روان» (Psycho Logic) نام دارد. این یعنی جنس اعداد داخل نمودارها در بازارهای مالی درست است از که از جنس ریاضیات است ولی نه اون دو دوتا چهارتایی که در ذهن شماست بلکه اونی که تو بازارهای مالی چیست؟ ذهن بازاره و از جنس «منطق روان» است.
اگر دلار در ایران به 3800 تومان میرسد ، نشانه طمع گروهی از افراد و تهییج افکار عمومی و ایجاد ترس و تیره نشان دادن آینده بازار میباشد و در مقابل زمانی که بانک مرکزی ایجاد امنیت میکند، در یک شب 500 تومان ریزش میکند و این ریزش احساسات به ریاضی نشان داده شده جامعه میباشد . حال اگر همین امید بیشتر شود ، آینده از تیره به روشن تبدیل شده و قیمت کاهش بیشتری خواهد داشت.
یکم بحث پیچیدست ولی اگر بخواهم ساده تر بیان کنم این که حرکات زیادی را در بازار شاهد آن هستیم که قیمتها بدون هیچ دلیل تکنیکالی و فاندامنتالی در جهتی که منطق خودشان بهشون میگه حرکت می کنند، و چرا اساسا در این بازارها تعداد کمی به سود دهی و ماندگاری می رسند مگر نه اینکه قیمت ها را ما انسانها میسازیم پس چرا همه ی ما نمی توانیم در جهت حرکت درست قیمت معامله کنیم.
آیا تا به حال با خود فکر کرده ایید که با وجود این همه علوم مختلف در حوزه ی تکنیکال (الیوت،الگوهای هارمونیک و کلاسیک،تحلیل زمانی و….) ولی هر روز به جمع بازندگان این بازارها اضافه میشود؟ کلید حل این مشکل آیا “ذهن” شما نیست ؟!.
نتیجه گیری : اگر بتوانید این «منطق روان» (Psycho Logic) را بشناسید و زبان گفتگو با آنرا یاد بگیرید دیگر از بازار فریب نخواهید خورد و قسمتی از بدن و ذهن ما خواهد شد. این یعنی ماندگاری در بازار و کسب ثروت.
نگاهی به انواع بازار مالی و ویژگیهای هریک از آنها
بازار مالی، بازاری است که افراد و مؤسسات میتوانند اوراق بهادار، کالا و سایر داراییهای قابلتعویض را با قمیتی که توسط اصول ناب عرضه و تقاضا تعیین شدهاند، با هم مبادله کنند. کار بازارها قرار دادن دو طرف، یعنی خریداران و فروشندگان در یک مکان است تا آنها بتوانند بهسادگی یکدیگر را پیدا کنند؛ بنابراین معاملهی بین آنها را تسهیل مینمایند.
بازارهای مالی شاید به عنوان کانالهایی دیده شوند که از طریق آنها جریان وجوهِ قابلعرضه، از سوی عرضهکنندهای که داراییهای اضافی دارد به سوی یک متقاضی که کمبود وجه را تجربه میکند، هدایت میشود.
انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارند و ویژگیهای آنها به داراییهای مالی که مبادله میشوند و نیازهای شرکتکنندگان مختلف بازار بستگی دارد. انواع بازار مالی براساس ماهیت مبادلات و همچنین میزان رشدشان قابلتشخیص هستند.
حتما بخوانید:
بازار سرمایه
بازار سرمایه به افزایش سرمایه در طولانیمدت و معمولا در دورهای بیش از یک سال، کمک میکند و شامل بازار اولیه و ثانویه است و میتواند به دو زیرگروه اصلی یعنی بازار اوراق قرضه و بازار سهام تقسیم شود.
- بازار اوراق قرضه با جمع کردن بدهی از طریق صدور و تبادل اوراق قرضه، سرمایه فراهم میکند.
- بازار سهام با اشتراک مالکیت یک شرکت از طریق صدور و تبادل سهام، سرمایه فراهم میکند.
بازار اولیه که به آن «بازار صدور جدید» هم گفته میشود، جایی است که اوراق بهاداری مثل سهام شرکتها و اوراق قرضه برای اولین بار و بدون استفاده از هرگونه واسطهای مثل تبادل در فرآیند، معامله میشوند. وقتی که یک شرکت خصوصی تصمیم میگیرد تا به مؤسسهی سهامی عام بازارهای مالی چیست؟ تبدیل شود، سهام خود را در جایی به نام عرضهی اولیهی عمومی صادر میکند و میفروشد. عرضههای اولیهی عمومی فرآیندی شدیدا کنترلشده هستند که توسط بانکهای سرمایهگذاری یا اتحادیههای صنفی مالیِ دلالان سهام تسهیل میشوند که طیف قیمت آغازین را تعیین میکنند و سپس بر فروش مستقیم آن به سرمایهگذاران نظارت میکنند.
بازار ثانویه یا «بازار پس از فروش» مکانی است که سرمایهگذاران، اوراق بهاداری که قبلا صادر شدهاند همچون سهام، اوراق قرضه، سلفها و حق فروشها را به جای اینکه از شرکتهای صادرکننده خریداری نمایند، از سرمایهگذاران دیگر میخرند. بازار ثانویه جایی است که در آن حجم بالایی از معامله و تبادل رخ میدهد و همان جایی است که وقتی مردم صحبت میکنند به آن «بازار سهام» میگویند. این بازار شامل بازار بورس نیویورک، بازار بورس سهام نِزدَک در آمریکا و تمام بازارهای معاملاتی اصلی میشود.
با این حال بعضی از سهامهایی که قبلا صادر شدهاند در یک بورس فهرست نمیشوند، بلکه مستقیما بین دلالان و از پشت تلفن یا کامپیوتر مبادله میشوند. این سهام را سهام خارج از بورس یا «سهام فهرستنشده» مینامند. بهطور کلی، شرکتهایی که به این شکل مبادله میکنند، شرایط لازم برای فهرست شدن در بورس را ندارند. چنین سهامهایی در تابلوی اعلانات خارج از بورس یا روی اوراق صورتی مبادله میشوند که یا توسط شرکتهایی با رتبهی اعتباری ضعیف ارائه میشوند یا سهامهایی بیارزش هستند.
بازار پول
بازار پول واحدهای اقتصادی را قادر میسازد تا با وام دادن و وام گرفتنهای کوتاهمدت که معمولا زیر ۱ سال هستند، وضعیت نقدشوندگی خود را مدیریت کنند. این بازار، تعامل بین افراد و مؤسسات را با وجوه مازاد موقتی و طرف مقابلشان که کمبود وجه موقت را تجربه میکند، تسهیل مینماید.
هر فرد میتواند از طریق ابزار استانداردی که به آن «پول عندالمطالبه» گفته میشود، در دورهی زمانی کوتاه پول قرض بگیرد. اینها وجوهی هستند که برای یک روز، از ساعت ۱۲ ظهر امروز تا ۱۲ ظهر روز بعد قرض گرفته شدهاند و بعد از آن تبدیل به وام «عندالمطالبه» میشوند و میتوانند هر زمانی مطالبه شوند. در بعضی از موارد، «پول عندالمطالبه» میتواند برای مدتی، حداکثر تا یک هفته قرض گرفته شود.
جدا از بازار «پول عندالمطالبه»، بانکها و مؤسسات مالی دیگر از چیزی به نام «بازار بین بانکی» استفاده میکنند تا درطول مدت زمان طولانیتری، از یک شب تا یک سال، وجه قرض بگیرند. سرمایهگذاران خردهفروشی و شرکتهای بازرگانی کوچکتر در بازار بین بانکی شرکت نمیکنند. درحالی که بعضی از معاملات توسط بانکها و بهخاطر مشتریانشان انجام میشود، اکثر تراکنشها زمانی رخ میدهد که یک بانک نقدشوندگی اضافی و مازاد وجه را تجربه میکند و بانک مقابل دچار کمبود نقدشوندگی شده است.
چنین وامهایی براساس نرخ بین بانکی ایجاد میشوند که نرخ سود است و برای وامهای کوتاهمدت بین بانکها مطالبه میشود. میانجیِ بین طرفین که واسطه نامیده میشود، یک قیمت پیشنهادی را با تفاوت بین دو طیفی که نمایندهی دامنه یا درآمد واسطه هستند، اعلام میکند. سود بین بانکی در لندن لیبور (نرخ پیشنهادی بینبانکی لندن) و لیبید (نرخ قیمت بین بانکی لندن) نامیده میشود. به همین ترتیب در پاریس پیبور، در فرانکفورت فیبور، در آمستردام ایبور و در مادرید میبور را داریم.
بازار تبادل ارز خارجی
بازار تبادل ارز خارجی، مبادلات خارجی را تشویق میکند و بزرگترین و نقدشوندهترین بازار در جهان است که ارزش مبادلهاش بهطور متوسط روزی ۵ تریلیون دلار است. این بازار شامل ارزهای جهان است و هر فرد، شرکت یا کشوری میتواند در آن شرکت کند.
بازار کالا
بازار کالا مبادله در محصولات اولیهای که حدودا در ۵۰ بازار کالای اصلی انجام میشوند را مدیریت میکند و در آن تراکنشهایی کاملا مالی بهشکل فزایندهای بیشتر از خریدهایی فیزیکی است که صورت میگیرند. کالاها معمولا در دو زیرگروه دستهبندی میشوند:
- کالاهای سخت بازارهای مالی چیست؟ مثل مصالحی که عموما استخراج میشوند؛ همچون طلا، نفت، رزین، آهن و غیره.
- کالاهای نرم که عموما محصولات اولیهی کشاورزی هستند، مثل گندم، پنبه، قهوه، شکر و غیره.
بازار بازارهای مالی چیست؟ مشتقات
این بازار تبادل ابزارهای مالی مثل قراردادها و اختیارات خرید و فروش آتی را که برای کمک به کنترل ریسک مالی استفاده میشوند تسهیل میکند. این ابزارها اکثرا ارزش خود را از ارزش یک دارایی اساسی مشتق میکنند که میتواند بهشکلهای مختلفی مثل سهام، اوراق قرضه، کالاها، ارزها یا رهنها باشد. بازار مشتقات به دو بخش تقسیم میشود که ذاتی قانونی و ابزارهایی کاملا متفاوت برای تبادل دارند.
مشتقات بازار متشکل
قراردادهای استانداردی وجود دارند که در بازار معاملات آتی سازمانیافته مبادله میشوند. اینها شامل معاملات آتی، قرارداد اختیار معامله و قرارداد اختیار فروش میشوند. تبادل در چنین ابزارهای متحدالشکلی مستلزم یک پرداخت سپردهی اولیهی توسط سرمایهگذاران است که از طریق یک شرکت تسویه وجوه تعیینشده و هدفش از بین بردن ریسک برای هر دو طرف است تا تعهدات خود را مخفی نکنند.
مشتقات بازار فرابورس
آن دسته از قراردادهایی هستند که بهشکل خصوصی درموردشان مذاکره شده و مستقیما بین دو طرف و بدون استفاده از خدمات واسطهای مثل یک بورس، مبادله میشوند، اوراق بهاداری مثل بیع سلف، معاملات سلف ارز، توافقنامههای نرخ بیع سلف، مشتقات اعتباری، اختیار معاملات غیرعادی و سایر مشتقات غیرعادی تقریبا همیشه به این شکل مبادله میشوند. اینها قراردادهایی سفارشی هستند که تا حد زیادی بدون کنترل باقی میمانند و برای خریدار و فروشنده انعطافپذیری بیشتری در رسیدن به نیازهایشان فراهم میکنند.
بازار بیمه
این بازار به جابجایی ریسکهای مختلف کمک میکند. بیمه برای انتقال ریسک یک ضرر از یک مؤسسه به یک مؤسسهی دیگر، در ازای یک پرداخت، استفاده میشود. بازار بیمه مکانی است که در آن دو همتا، یک بیمهگر و یک بیمهشونده که بیمهگذار هم نامیده میشود، با هم ملاقات میکنند تا معاملهای با هم انجام دهند که ابتدائا توسط مشتری استفاده میشود تا مانع از ریسک یک ضرر نامطمئن شود.
اثر سه شنبه در بازار سرمایه چیست؟! این اثر در بورس ایران هم وجود دارد؟
به نظر شما چرا در بازار سرمایه ایران حجم معاملات در روزهای چهارشنبه نزول می یابد و روز یکشنبه نوسانات بهتری در بازار سهام را شاهد هستیم؟ آیا می توان با قواعد و دانش مالی رفتاری این مسئله را توضیح داد؟ ثاراسادات میران مدرس و پژوهشگر بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار نبض بورس به بررسی این مسئله پرداخته است.
به گزارش نبض بورس، هدف اصلی افراد چه در بخش کلان و چه در بخش خرد، پس از حضور در بازار های مالی کسب دانش تخصصی جهت ایجاد سود مستمر میباشد.
علیرغم ظاهر ساده ، سرمایه گذاری و ورود به بازارهای مالی خصوصا بازار بورس نیازمند تخصص، پس از کسب تجربه و تحصیلات آکادمیکِ مختص این رشته کاری می باشد.
از پایه های اولیه، جهت حضور در این بازار تخصصی کسب دانش مالی رفتاری، تحلیل تکنیکال و مباحث بنیادی می باشد. صد البته اگر این مباحث را در قالب تحصیلات دانشگاهی بدانیم این دروس در مباحث شروع ترم اول و جزو دروس عمومی محسوب می شوند. توجه داشته باشید که تمامی این موارد در قالب یک بسته تفکیک ناپذیر است و باید در کنار هم باشند.
چند پرسش از شما!
یکی از اولین پرسشهایی که در ذهن هر سرمایهگذار حقیقی یا نهادی در بازار سرمایه شکل میگیرد، این است که آیا میتوان با کسب این علوم، قیمتها را به درستی پیش بینی کرد؟ تا کجا و تا چه مرحله آیی جهت تحصیل این مباحث باید کسب علم کرد؟ و در نهایت مجموعه این علوم چطور می تواند جهت کسب سود و پیشبینی روند آتی به سرمایه گذاران کمک کند؟
چطور با بهکارگیری روشهای خاص معامله، می توان بازدهی، بیش از متوسط بازار کسب کرد؟ چگونه با شناسایی روندهای بازار، می توان به وجود الگوی خاصی در حرکات قیمت سهام دست یافت؟ در نهایت کسب تخصصی این علوم چه کمکی در جهت سودآوری و سرمایه گذاری بهینه خواهد داشت؟
نقش دانش مالی رفتاری در بازار سرمایه چیست؟
تحلیل تکنیکال با تکیه بر اطلاعات گذشته، به نوعی پیشامدهای آینده را تا حدودی بازگو می کند و تحلیل بنیادی با شناسایی ساختار درونی به نقشه کلی جهت تصمیم گیری در روند معاملات می پردازد.
اما نقش دانش مالی رفتاری ( Behavioral Finance) علاوه بر کمک به شناختی ساختار یافته در خصوص رفتار شناسی که به تصمیم گیری های نهایی افراد میانجامد، با به چالش کشیدن مفروضات بنیادی اقتصاد کلاسیک ما را در شناخت رفتار عمومی سرمایه گذاران راهنمایی میکند.
تالر (۱۹۹۳) معتقد است اقتصاد کلاسیک به افراد و بازارهای مالی به صورت خشک و غیرمنعطف و با منطق صرف ریاضی یا به گونه ایی صفر و یکی مینگرد، غافل از اینکه عوامل و محرک اصلی بازارهای مالی بازیگران آن میباشند که دارای خصیصه ها، گرایشات، احساسات روانی، تجارب منحصر به فرد، فرهنگ اجتماعی و سوگیری های شناختی هستند که این مسئله محدودیتهای بسیاری را در تصمیمگیری منطقی و عقلایی اهالی بازار مالی و سرمایه دارد. او معتقد است با ذهن بسته، صفر و یکی و عقلانیت کامل که در مباحث اقتصاد کلاسیک طرح گردیده است، نمیتوان به شکل کاملی، رفتار بازار سرمایه را تشریح کرد.
از اثر روز سه شنبه در بازار سرمایه چه می دانید؟
در این بازارهای مالی چیست؟ مبحث با کمک دانش مالی رفتاری به مبحث خاص آربیتراژ در خلاف قاعده تقویمی میپردازیم. اما ابتدا باید این پرسش را مطرح کرد که آربیتراژ چیست؟
آربیتراژ در علم اقتصاد و مالیه به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است و البته از قوانین آربیتراژ عدم تکرار پذیری آن است.
یکی از خلاف قاعده هایی که در دانش مالی رفتاری به آن میپردازیم خلاف قاعده تقویمی است که با در نظر گرفتن تاثیر روز و ماه قواعد کلی آربیتراژ را به چالش می کشد. یکی از این خلاف قاعده های تقویمی، اثر روز سه شنبه است.
هدف از بررسی برخی اثرات تقویمی کسب سودهای مستمر میباشد و ما به دنبال اکتشاف موقعیت های خاص می باشیم.
در سال ۲۰۰۳ برومنت و کیماز به بررسی حجم معاملات، علاوه بر بازدهی و نوسانپذیری با در نظر گرفتن زمان تقویمی پرداختند.
پس از آن، با پیشرفت تحقیقات در زمینه نوسانپذیری و معرفی مدلهای گارچ GARCH و رویکرد آزمونهای جدید به بررسی مولفههای بازدهی و نوسانپذیری در روزهای هفته پرداختند.
اولین بار کراس (۱۹۷۳) میانگین بازدهی را در بازارهای مالی چیست؟ روزهای جمعه بیش از سایر روزها گزارش کرد و همچنین دریافت که میانگین بازدهی دوشنبه کمتر و حتی منفی میباشد. فرنچ (۱۹۸۰) یافتههای او را تایید کرد و بعد ازآن گیبونز و هس (۱۹۸۱) و سپس امیرلاک و استارلاک در (۱۹۸۶) نتایج مشابهی را گزارش کردند.
به تدریج دامنه این تحقیقات به خارج از آمریکا و اروپا کشیده شد و جف و وسترفیلد در چهار بورس انگلستان، استرالیا، ژاپن و کانادا این موضوع را تایید کردند. این تحقیقات در دهه نود گسترش بیشتری یافت.
یکی از الگوهای قابل پیشبینی در رفتار بازده سهام که مورد بهرهبرداری برای کسب بازده اضافی میتواند مورد استفاده قرار گیرد و همچنین EMH را مورد چالش قرار دهد، اثرات دورهای است. (بالابان (۱۹۹۴))
برخی آزمونهای تجربی نمایانگر این نکته میباشند که استفاده از الگو های خاصی در معاملات براساس اوقات مختلف روز، ماه و سال میتواند منجر به ایجاد بازدهی اضافه گردد. ( نوعی آربیتراژ که البته ذکر کردیم که در این مبحث به چالش کشیده می شود)
شواهد بیانگر این نکته است که اثر روزهای هفته با توجه به مولفه هایی مانند؛ میزان تسلط سرمایهگذاران خرد و تازه وارد بر بازار سرمایه و نیز میزان رفتارهای معامله گران حرفه ایی و بازیگران کلان، در بازارها، متفاوت است.
در نگاه اول ممکن است چنین عواملی تصادفی و بی ربط به نظر آیند و برخی آن را ناشی از دادهپردازی میدانند و بعضی دیگر آن را بعد از تعدیل هزینه معاملات و ریسک، غیرسودمند و کماهمیت میدانند.
اما نکته مهم این است که این تاثیر خاص، در قالب اثر روزهای هفته کشف شده،که مبتنی بر شواهدی است که بازار سهام آمریکا اثر قوی بر بازارهای سهام اروپا و آسیایی شرقی، داشته و زمان شروع آن روز دوشنبه تا روز جمعه میباشد . این اثرگذاری بازار آمریکا در روز دوشنبه قویتر است و آن هم اثر خود را در روز سهشنبه در این بازارها نمایان میسازد (اثر سهشنبه).
آیا اثر روز سه شنبه را می توان در بازار سرمایه ایران هم دید؟
موضوع این تحقیق هنوز در تحقیقات ایرانی مورد توجه کافی قرار نگرفته است؛ بنابراین تحقیق حاضر فاقد سوابق بومی قابلملاحظه است. لذا مبتنیبر تحقیقات و مفروضات خارج از ایران میباشد. اما تحقیقات و شواهدی وجود دارد که با گسترش آن میتوان به بومی سازی آن پرداخت. به عنوان مثال می توان اثر ایام مجامع شرکت ها یا اثر روز چهارشنبه و شنبه شروع کاری بازار ایران بر بازار سرمایه را می توان مورد بررسی قرار داد.
در گذشته که تسویه اعتباری کارگزاری ها در پایان هر ماه و سپس شش ماه و در نهایت به انتهای سال رسید این اثر بسیار مشهود و در روند معاملات موثر بود. مشاهدات نمایانگر این نکته است که در بازار ایران حجم معاملات در روزهای چهارشنبه نزول می یابد و روز یکشنبه نوسانات بهتری در بازار سهام را شاهد هستیم.
با در نظر گرفتن خلاف قاعده های تقویمی میتوان به کسب سود موثرتر دست یافت و در نهایت امید است که با ابزار و دانش کافی، در زمینه تحقق این دانش و بومی سازی آن بتوان به داده های قابل اتکای علمی، تحقیقی دست یافت.
تلگرام نبض بورس | اینستاگرام نبض بورس